لذت‌بردن از سري بازي‌هاي هيلو، به نوع نگاه مخاطب بستگي دارد. اگر از آن دسته بازيكن‌ها باشيد كه از نسل ششم به بازي‌هاي ويدئويي پيوستيد، به احتمال زياد هيلو را مقابل عناويني كه بيشتر تاكتيكي عمل مي‌كنند تا تكنيكي، سبك مي‌شماريد. چنين تفكري در كشور ما طبيعي است، زيرا سه‌گانه ابتدايي هيلو (و حتي عناوين متفرقه آن) تمركز ارضا كننده‌اي بر داستان نداشتند و تلاش اصلي سازندگان در جذب مخاطبان بازي‌هاي آنلاين بود. اما با كنار رفتن استوديوي بانجي و روي كارآمدن 343 Industries شاهد تحولي خوشايند در روايت بازي هستيم كه آن را به بهترين تجربه تك‌نفره در تمام سري تبديل مي‌كند. كساني كه هيلو را تجربه كرده و از آن لذت برده‌اند، خوب مي‌دانند فرمول اين بازي همانند Call of Duty، Killzone، Resistance و... است. اين عناوين سعي در نوآوري‌هاي خاص و قالب شكني داشته‌اند كه بسيار مفيد و مهم است. هيلو يادگاري از يكي از درخشان‌ترين مقاطع در تاريخ بازي‌هاي يارانه‌اي است. در اين قسمت، تمركز خوبي روي بخش داستاني شده است؛ از سري فيلم (وبيزود‌ها) كه قبل از عرضه بازي ساخته و پخش شد گرفته تا بخش Spartan Ops كه قرار است هر مدت يك اپيزود تازه داستاني به رايگان در اختيار بازيكنان قرار دهد. در داستان بخش تك‌نفره، بازگشت مستر چيف و يار وفادارش، كورتانا را شاهد هستيم. كاوننت‌ها به سفينه‌اي كه جان يا همان مَستر چيف در آن به خواب رفت حمله كرده و كورتانا با هيجان او را احضار مي‌كند؛ احضاري كه خيلي زود اتفاقاتي بس پيچيده‌ و عظيم‌تر را رقم مي‌زند... . بازي با يك انيميشن CG فوق‌العاده آغاز مي‌شود؛ انيميشني كه اگر بهتر از كارهاي ژاپني تراز اول نباشد، قطعا برابر با برترين‌هاست. انيميشن‌هاي صورت، طرز نگاه‌ها، تكان خوردن لب‌ها، حركات بدن و... همه و همه به زيبايي تمام پياده شده‌اند و اين هنرمندي در كارگرداني هنري، در تمام بازي به چشم مي‌خورد. ميان‌پرده‌ها همگي عالي از آب درآمده‌اند و به بازيكن كمك مي‌كنند شديدا در غم لحظات به ظاهر پاياني عمر كورتانا با مستر چيف احساس همدردي كنند؛ احساسي كه مي‌توان نمونه‌اش را در بازي زيباي Enslaved يافت. محيط‌ها فوق‌العاده زيبا و چشم‌نواز طراحي شده‌ است. انيميشن‌ها باوركردني و جذاب هستند. رنگ‌پردازي‌ها شفاف و روشن كار شده‌ است. در يك جمله، تمام بازي از جنبه بصري چنان زيبا و چشم‌نواز است كه بيش از هر زمان آن را به عنوان يك وارث واقعي براي فرنچايز در حال سقوط جنگ‌هاي ستاره‌اي به اثبات مي‌رساند. موسيقي حماسي و ستودني نسخه‌هاي قبل را مارتي اودانل كار كرده بود كه در اين قسمت جاي خود را به نيل داويج داده ‌است. موسيقي اين قسمت حالتي اتمسفريك دارد و از آن حالت حماسي كاسته شده، اما باز هم با يك اثر مثال‌زدني روبه‌رو هستيم. صداها عالي كار شده‌‌ و از وضوح و باورپذيري بسيار خوبي برخوردار است. هيلو 4 در قسمت صدا و تصوير يك اثر كلاسيك به تمام معناست.گيم‌پلي تقريبا بي‌نقص بازي نسبت به قبل تغيير چنداني نداشته است. البته اين بي‌نقصي مربوط به هسته گيم‌پلي است و گاهي شاهد كاستي‌هايي در طراحي هستيم. فرمول بازي مانند هميشه رابطه متناوب ميان سلاح و محيط برقرار كرده است و نمي‌توانيد توقع حمل دو سلاح يكسان را براي مدتي طولاني داشته باشيد. هيلو با ارائه بهترين مجموعه سلاح بازيكن را مجبور به استفاده از آنها مي‌كند. Prometheanها جان تازه‌اي به بازي داده‌اند و حضور اين دشمنان قدر، تعدادي از چالش برانگيرترين مراحل را در سري هيلو رقم زده است.از دشمناني كه با سرعت سرسام‌آور تغيير جايگاه مي‌دهند گرفته تا آنها كه از تلپورت كردن براي فرار از تيررس شما استفاده مي‌كنند، هيچ‌كدام بسادگي جان خود را تسليم نخواهند كرد. شايان ذكر است سري هيلو هميشه در زمينه هوش مصنوعي يكي از عناوين سرآمد بوده است. اين مسأله در اين نسخه تغييري نكرده است. ممكن است بارها به خاطر بي‌اثر بودن نارنجك‌هايتان به دليل عكس‌العمل بموقع دشمن بناليد يا پناه‌گرفتن‌ها و دور‌زدن‌هاي هوشمندانه دشمن دادتان را دربياورد. روحيه همكاري هم كه بين دشمنان بيداد مي‌كند و در مناطق شلوغ بايد حسابي حواستان باشد. در اين قسمت شاهد بهترين سندباكس در طول تاريخ هيلو هستيم.مراحل حتي در فضاهاي بسته هم جاي كافي براي مانور ارائه مي‌كنند؛ اما زماني كه پا به مناطق عظيم و خيره‌كننده بازي مي‌گذاريد، تازه مي‌توانيد وسعت آن را درك كنيد. نقشه‌ها فوق‌العاده عريض هستند و براي گذر از آنها انتخاب‌هاي زيادي داريد. البته توقع سندباكسي به قدرت Borderlands را نداشته باشيد. با معرفي دشمنان تازه، سلاح‌هاي تازه‌اي هم به بازي مي‌‌آيد كه نمونه‌هايش را قبلا در عناوين ديگر ديده‌ايم، اما قطعا امتحان نسخه‌هاي هيلوي آنها خالي از لطف نيست. در كنار مراحلي با آزادي عمل بسيار، مراحل ديگري هم به شكل نسبتا خطي شاهد هستيم كه عمدتا سواري در يك وسيله نقليه را شامل مي‌شوند. همچنين براي اولين بار در تمام سري، بازيكن‌ها مي‌توانند پرواز با يك پليكان را تجربه كنند كه براي هواداران قديمي آن خيلي جذاب خواهد بود.اتمام بازي در حالت معمولي حدود هشت ساعت زمان مي‌برد كه اين زمان در حالت‌هاي Heroic و Legendary تا بي‌نهايت به درازا كشيده خواهد شد! ناگفته نماند كه دستيابي به پايان اصلي يا به تعبير بازي افسانه‌اي ‌منوط به رياضت‌هاي بسيار است كه فقط از دوستداران سرسخت هيلو برمي‌آيد. اگر دوست نداريد خودخوري كنيد، سري به اينترنت بزنيد و با دانلود آن وقت باارزش خود را هدر ندهيد! بخش چند نفره بازي مانند هميشه نقطه عطف آن است. تغيير اسامي مدهاي قديم در اين قسمت مشهود است. قسمت War Games تمام مدهاي استاندارد چند نفره به اضافه تعدادي ديگر را در بر دارد. حالت War Games به دو گيگابايت و هر اپيزود Spartan Ops به 5/1 گيگابايت فضاي خالي براي نصب نياز دارد. براي اولين بار در اين سري مي‌توانيد سلاح‌هاي مورد نظر خود را قبل از ورود به نقشه تعيين كنيد. همچنين تسهيلات خاص مانند خشابگذاري سريع‌، موج انفجار عظيم‌تر نارنجك و... براي انتخاب وجود دارند. دو خانه براي انتخاب اين تسهيلات داريد كه به مرور افزايش خواهد يافت. وسايل ساخت و ساز هم مانند هميشه حضوري قدرتمند دارد. البته اين فضاي كم براي حرف‌زدن از اين عنوان بزرگ اصلا كافي نيست و فقط توصيه مي‌كنيم حتما آن را تجربه كرده و از آنچه هست لذت ببريد.